علـــــی جونیعلـــــی جونی، تا این لحظه: 13 سال و 5 روز سن داره
زندگی مشترکمونزندگی مشترکمون، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه سن داره

علی نفس مامان و بابا

عکس هایی از وروجکم

سلام گلم، گل همیشه بهارم الان که دارم برات می نویسم درست 19 ماه و نیمت هست....کلی آقا و کمی بازیگوش شدی...آقا از این جهت که به حرفهای مامانی گوش میکنی البته اگه شیطنتت اجازه بده....شیطونیهات هم خوبه و قابل تحمل...کلی با کارات دل مامان رو آب میکنی.... با زبون گنجیشکیت چیزهایی رو به مامان میفهمونی...مامان عاشقته...میدونی تمام هست و نیست مامانی...میدونی تمام دنیای مامانی....میدونی نفسم به نفست بنده...میدونی؟ کلی این چند وقت ازت عکس انداختم از کارات و شیطونیهات....چند تاشو گلچین کردم واست میزارم ... ماشاءالله داری روز به روز - لحظه به لحظه آقاتر و خواستنی تر و شیطون تر میشی... مامانی دلم برای تک تک این ثانیه ها تنگ میشه...دلم برای ...
29 آذر 1391

زیارت حضرت عبدالعظیم

السلام علیک یا حضرت عبدالعظیم حسنی پسر نازم، در این مدت 19 ماهی که قدم به این دنیا گذاشتی می تونم به جرات بگم 10 دفعه یا بیشتر به زیارت حضرت عبدالعظیم رفتیم.... وقتی میریم زیارت آرامش عجیبی میگیرم... انشاء الله که خدا قسمت کنه و امام رضا هم بطلبه بتونیم بریم پا بوسش...خیلی دلم هوای مشهد و حرم و صحن و .... کرده عصر روز جمعه 10 آذر 91 به همراه مادر جون و جدو رفتیم زیارت.... روز شنبه 18 آذر 91 به همراه عمه بابا مهدی و دختر و نوه اش  که از قم آمده بودند به همراه عمه زینب باز هم به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی رفتیم.....جای همگی خالی.... علی و سید محمد داخل حرم کلی این دو تا وروجک شیطونی کردند مخصوصا ورو...
20 آذر 1391

نقاش کوچولو

در پست های قبلی گفتم که علی فوق العاده به نقاشی یا به زبون خودش به گاشی علاقه داره و مرتب دوست داره نقاشی بکشه که البته سبک نقاشیش هم کوبیسم هست.... انشاءالله که بعد ها خودش بزرگ شد تمام کارهاشو براتون شرح میده.... در سه حالت خوابیده، نشسته و نشسته با سر خم نقاشی میکشه...   به صورت خوابیده به صورت نشسته به صورت نشسته با سر خم فدای دستهای کوچک هنرمندت بشم فدات بشم که اینقدر خوشگل خودکار رو میگیری بقیه عکسها در ادامه مطلب   قبل از زدن امضاء اول اثر هنری اش رو به نمایش میزاره   بعد از اینکه نقاشی کشیدن به پایان میرسد موقع امضاء زدن میرسه...که عل...
18 آذر 1391

دلبرکم 19 ماهه شد

همه شیرینی زندگیم 19 ماهه شدنت مبارک   پسر نازنینم آنقدر سرعت بزرگ شدنت زیاد است که هر چی سعی میکنم بهش نمیرسم... به زمان احتیاج دارم... میدونم کجا می خوام برم فقط لازم است که روزهام کش بیان.... من و بابایی با شروع 19 ماهگیت درک کردیم که داریم وارد یکی دیگه از مرحله های شیرین زندگی پسرمون میشیم... مرحله بزرگ شدن و قد کشیدن... مرحله بالندگی... مرحله درک کردن خیلی از مسائل و حرفهای بیشتر و ... امیدواریم بتونیم راهنمای خوبی برای تمام مراحل زندگیت باشیم عزیز دلم...امیدوارم بتونیم همزمان با تو فدم برداریم و پیش بریم..   علی من خیلی شرین شده و کلی کارهای جدیدی میکنه که دل آدم براش ضعف می...
10 آذر 1391
1